محل تبلیغات شما



اقا ما چندروز گذشته درگیر یه سرویس بهداشتی چس متری بودیم 

یعنی اینقد که این دستشویی ایرانی خرج برام تراشید باور کردنی نبود 

برای یه سرویس 90 در 160 سانتیمتر حدود 10 میلیون خرج کردم که هیچی این ؛ مساله بدترش این بود که کل خونم ترکید تا این یه چسه جا درست بشه 

تمام دیروز رو مشغول گرد گیری و تمیز کاری بودیم با سه نفر یار کمکی تا شد یه چیزی مث خونه هنوزم به دلم نمیشینه 

 

پ ن 1 : مساله دین رو بعدا و بهتر بازش خواهم کرد 

پ ن 2 : هیچ وقت وقتی تو خونتون وسایل دارین بازسازی نکنین 

پ ن 3 : ببخشید کامنتارو جواب ندادم :( 



موقعی که یکی میمیرخ بلاخص اشنا به این فکر میکنم که یکی نوبتم نزدیکتر شد
یک قدم دیگه به اون عالم ( که عمیقا حس دارم که وجود نداره ) نزدیک تر میشم
و دروغ چرا از این اتفاق خیلی هم خوشحالم و حاضرم زکدنر از نوبت هم برم جلو قسمت نمیشه
ولی نکته مهم اینه وقتی یکی میمیری نزدیکانش بلانسبت مثل خر فقط عر میزنن
طوری معاشرت کنین با اطرافیانتون برخورد کنین که یه وقت یه روز یه جا حس شرمندگی خفتون نکنه
همیشه طوری زندگی کنین که یه روز اگر طرف رو برای همیشه از دست دادین جز یه حس خوب و یه لبخند از خاطرات خوش چیزی نداشته باشین


بابا بخخدا ماها خیلی زندگی کردنمون بده 

نه پولداریم نه فقیریم 

تهش هم از اونایی که زندگی درست حسابی میکنن هر خرجمون بیشتره 

این همه من رفتم شمال  یبار تا حالا به ذهم نیومده برم جت اسکی سوار شم 

خدایی روحمون فقیره کلن زندگی روئ فقیرانه داریم میگذرونیم 


دیشب خواب بودم خواب میدیدم که دارم بدو بدو تو فرودگاه میکنم 

به زور و با مکافات سوار یه هواپیمای خیلی بزرگ شدم

هواپیما به  محض اینکه بلند شدسقوط بدی کرد هواپیما به طرز بدی ترکید 

داشتم جزغاله میشدم و عذاب میکشیدم که از خواب پریدم 

هنوزم تمام سلولهام دارن میسوزن 


نمیدونم کِی یه چیزی نوشتم صاحبش اومد خوند جواب داد

دست کائنات خیلی عجیبه

میبینی میگرده و میگردونه بعد مدتها یه جوری میزنه تو صورتت که باورت نمیشه

اونم دقیقا وقتی انتظارشو نداری

ولی خب اتفاق پریشب خیلی خیلی عجیب و جالب بود

چقدر زود همه چی دیر میشه

 


میرم اینور یه موضوع ناب میاد به ذهنم 

میرم اونور یکی میاد ناب تر به ذهنم 

میرم دستشویی گلاب به روتون یه موضوع ناب میاد به ذهنم 

ولی وقتی میام بنویسم مث خری هستم که میخاد انتگرالایی که یاد گرفته رو بیاره رو کاغذ

و نهایتاً زارت  ! 


الان داشتم یه فیلم میدیدم مال سالمرگ اقای پدر کیم چون اون رهبر کره شمالی

چقدر شبیه ۱۴ خرداد بود

چقدر شبیه و عین هم

یعنی اینجور ادما یه خط مش دارن ؟

یعنی سزاوار اشک و ناله و آه و سوزیم ما ؟

حیف نمیتونم حرفمو کامل بزنم


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

لحظه های بی تو کتابخانه سیار روستایی سرخه خانه ی شعر